سوال ۱۲۸ :
با سلام.من الان ۷ ماهه که نامزدی کردم و با نامزدم که یه پسر ۱۹ ساله است و یک سال از من کوچکترهست مشکل جدی دارم.
مشکل من این است که شوهر من خیلی سخت گیرهست و نه میذاره جایی برم (حتی با خانوادام) و نه میذاره با کسی معاشرت داشته باشم. از دوستام کسی میاد خونمون بهم میگه بندازش بیرون(برای اینجورچیزام وقت تعیین ممیکنه مثلا میگه ده دیقه دیگه باید بندازیش بیرون.درحالیکه دوستم تازه اومده.مشکل اخلاقیم ندارند دوستام.اکثرا خیلی محجبه و با ایمان هستند). وقتی حرفش گوش نمیکنم سریع تهدید میکنه که اگه اینکاری که میگه انجام ندی ازت جدا میشم.خیلی با خودش حرف زدم تا این رفتارشو بذاره کنار اما اصلا گوش نمیکنه.۷ ماه صبر کردم به پاش چون خانوادام میگفتند اقتضای سنیشه و نمیشه کاریش کرد و یه مدت دیگه بهتر میشه.اما الان دیگه دارم ناامید میشم.لطفا کمکم کنید.
پاسخ:
باسلام.
از ارتباط و حُسن اعتماد مجدد شما با «مجموعه پرسمان» صمیمانه تشکر می کنیم. این را بدانید معمولاً در اوایل ازدواج مردان غیرت ورزی بیشتری روی همسرشان دارند و نیز یک جورایی حِس مالکیت نسبت به همسرشان دارند و گاهی واقعاً نگران او هستند؛ به همین خاطر حساسیت ویژه ای از خود نسبت به همسرشان بروز می دهند و با کنترل و مراقب بیشتر در صدد حفظ و حراست بهتر و بیشتر همسرشان هستند و دوست ندارند مردان نامحرم از فامیل و غیرفامیل به بدن و اندام وی بنگرند و یا با همسرشان هم کلام شوند؛ بنابراین این گونه حساسیت شوهرتان را مقداری طبیعی بدانید و به آن احترام بگذارید تا به تدریج حساسیت او تقلیل یابد و سوءظن و بدبینی احتمالی او برطرف گردد. اگرچه این گونه حساسیت ها می تواند باعث رنجش شما و بروز احساسات ناخوشایند گردد، اما برای حفظ و حراست از بنیان خانواده لازم است شما مطیع باشد و حداقل در ظاهر جوری وانمود کنید که واقعاً مطیع و تسلیم اوامر شوهرتان هستید و در هنگام خرج از منزل از وی اجازه بگیرید تا احساس مهم بودن و مرد بودن به وی دست دهد. این طوری اعتماد وی به شما بیشتر جلب می شود و به تدریج حساسیت او کاهش می یابد و متوجه می شود که این گونه حساسیت ها مطلوب نیست. البته اگر بعد از مدتی حساسیت شوهرتان کاهش نیافت و تبدیل به نوعی بدبینی و سوءظن شدید گردید، آنگاه می توانید در پی درمان آن باشید و با شناسایی ریشه های آن به کمک متخصصان آن را درمان کنید. منشأ سوءظن و بدبینی هم می تواند از نوع خصوصیات شخصیتی شوهرتان و یا الگوپذیری غلط از خصوصیات بد اخلاقی والدین و اطرافیان ناشی شود و هم می تواند از تعصبات افراطی دینی و مذهبی و یا از شنیدن و خواندن داستان ها و رخدادهای واقعی در خصوص خیانت همسران، تجاوزات جنسی و بروز مشکل برای همسر ناشی شده باشد. در موارد حاد ابتلا به برخی آشفتگی های روحی و اختلالات روانی می تواند از عوامل پیدایش و تشدید سوءظن و بدبینی گردد. همچنین ممکن است نوع رفتار خود شما در گذشته و حال و همچنین نوع پوشش و نوع آرایش و تعاملی که با نامحرمان دارید در پیدایش و یا گسترش این مسئله دخیل باشد به طوری که شما با نوع رفتار و تعاملی که با مردان نامحرم و مردان غریبه داشته و دارید به نوعی تخم بدبینی و سوءظن را در دل شوهرتان کاشته اید و یا به آن بال و پر داده اید. به هر حال، تا ریشه این سوءظن و بدبینی شوهرتان به درستی شناسایی و ریشه یابی نگردد و با اتخاذ راهکارهای عملی از بین نرود اوضاع نه تنها بهتر نمی شود، بلکه روز به روز بدتر می گردد و ابعاد آن گسترده تر می شود که آنگاه ادامه زندگی بر هر دوی شما مشکل و گاهی بسیار دشوار خواهد بود. این را هم بدانید از آنجا که مشکل شوهرتان هنوز بررسی، ریشه یابی و درمان نشده است، هیچ اظهار نظری در خصوص وی نمی توان کرد، اما می توان امیدوار بود که با ریشه یابی و درمان این مسئله آرامش به زندگی تان برگردد و روزهای شادی را در کنار وی بگذرانید و از زندگی لذت ببرید. باید توجه داشت که هیچ چیز مانند سوءظن و بدبینی در خراب کردن یک رابطه خوب زناشویی و ویران نمودن یک کانون گرم خانواده قدرتمند نیست و لذا شیطان از این حربه در به آشوب کشیدن خانواده های غافل بسیار استفاده می کند. بدبینی خالق تشویش و استرس، عصبانیت، تنفر و ترس است. هیچ فرد بدبینی نمی تواند به روشنی فکر کند و تصمیم بگیرد. بدبینی و سوءظن از آفت های مهم زندگی زناشویی است. اگر همسر شما با این مشکل مقابله نکند زندگی زناشویی، جان و جسم، روح و روانش نابود خواهد شد. بدبینی مانع عشق و مهربانی و محبت که لازمه زندگی زناشویی سالم است، می باشد؛ به همین خاطر ایشان نباید اجازه بدهد جوّ بدبینی در زندگی اش ایجاد بشود. خصوصاً اگر بدبینی ایشان منشأ بیرونی نداشته و زاییده افکار و تخیلات خودساخته و یا واهی باشد. یکی از علل جدی بدبینی ها سوء تفاهم و سوءبرداشت هاست، هنگامی که به همسر یا شریک زندگی خود بدبین می شود، در حقیقت به ارتباطاتی خیالی و مخفی مظنون شده است. که باعث رنجش او می شود. زوج درمانگران می گویند، در صورت به وجود آمدن شک و تردید در قلب یکی از زوجین نسبت به دیگری، زوج شک کننده باید ببیند که این شک وی از روی احساس است یا از روی عقل، اگر از روی احساس است باید آن را در سطل زباله بیندازد. زیرا احساس بی دلیل است و از القائات شیطان به شمار می رود. اگر از روی عقل است باید دلیل داشته باشد و آنها را در وهله اول با همسر خویش در میان گذارد و در صورت حل نشدن با یک زوج درمانگر و یا روانشناس باتجربه مطرح نماید. برخی از القائات شیطان که با استفاده از جو سوء تفاهم بین زوجین ابتدا به صورت سوال مطرح شده و کم کم در ذهن فرد به عنوان یک شبهه رسوخ می کنند از این قرارند: «آیا او همدمی بهتر از من پیدا کرده است؟»، «آیا از نظر او من آدم نچسبی هستم؟»، «آیا می خواهد مرا ترک کند؟»، «آیا همسرم با دیگری در ارتباط است؟» و... وقتی که با عینک سیاه بدبینی نگاه می کند، چیزهایی که در حالت معمولی بسیار عادی جلوه می نماید به نظرش پیچیده و رمز آلود می آیند و ناخواسته فرضیه ای می سازد که در آن بدترین حالت های ممکن لحاظ شده است و جهنم آغاز می شود جهنمی که خود و اطرافیان در آتش آن می سوزند و کم کم کنترل از دست خارج می شود. به هر حال، اگر شوهرتان فرد بدبینی است باید از ذهن خوانی و تفسیر و تعبیر کارهای شما دست بردارد و دلیل کارهای شما را فقط و فقط از خودتان بپرسد و همیشه به یاد داشته باشد که آدم زنده وکیل و وصی نمی خواهد. به هر حال، بهتر است در همین دوران عقد به اتفاق همسرتان به مراکز مشاوره ای و خدمات روانشناختی معتبر مراجعه کنید و از نزدیک به کمک روانشناسان، مشاوران خانواده، زوج درمانگران باتجربه مشکل شوهرتان را برطرف نمایید. اگر وی تمایلی به همکاری و یا مراجعه به مراکز مشاوره ای نداشت سعی کنید به بهانه ای و با ترفندهای مختلف او را به مراکز مشاوره ای و خدمات روانشناختی معتبر بکشانید و با کمک متخصصان مربوطه، شوهرتان را متوجه برخی اشتباهات خود گردانید و در اصلاح سوءظن و بدبینی و حساسیت های افراطی وی بکوشید. گاهی برای اصلاح برخی رفتارها هیچ راهی به اندازه مراجعه حضوری و دانش افزایی توسط متخصصان مربوطه کارآیی ندارد. از مشاوره های غیر حضوری، کار چندانی در خصوص مشکل شوهر شما بر نمی آید. همواره موفق و کامروا باشید.
منبع:اداره پرسمان نهاد رهبری در دانشگاه ها