بایگانی دل نوشت ...


وقتی تو نیستی ...



تحویــــل نمـــــی گیــــرمــ ســــالــــی را کـــه ... بــــدون حضـــــور تــــو تحــــویـــل شــــــــود.


سنگینی اشک



مانده ام این چند قطره اشک چقدر وزن دارند که بعد از ریختن شان این قدر سبک می شوی!



گردش


گفت: دورت بگردم

گفتم: گشتم نبود

نگرد، نیست!



ماضی بعید

عشق من ماضی بود

وصل تو مضارع

دریغا که من

حال استمراری می خواستم...




ناخدای بی خدا

خود را خط باید زد

تا هر آنچه هست خدا باشد

«خود»ی که به درد «خدا» نخورد

بی خود است!




بود و نبود

خدایا

منم منم هایم را نبین

خودت خوب می دانی

من لی غیرک





بود و نبود

هیچ فرقی

میان کیسه ها

و جعبه ها

و شاخه ها نیست

تمام سیب ها زمینی اند!