وقتی تو نیستی ... | ||
تحویــــل نمـــــی گیــــرمــ ســــالــــی را کـــه ... بــــدون حضـــــور تــــو تحــــویـــل شــــــــود. |
سنگینی اشک | ||
مانده ام این چند قطره اشک چقدر وزن دارند که بعد از ریختن شان این قدر سبک می شوی! |
گردش | ||
گفت: دورت بگردم گفتم: گشتم نبود نگرد، نیست! |
ناخدای بی خدا | ||
خود را خط باید زد تا هر آنچه هست خدا باشد «خود»ی که به درد «خدا» نخورد بی خود است! |
بود و نبود | ||
خدایا منم منم هایم را نبین خودت خوب می دانی من لی غیرک |