سوال080/فلسفه محرم بودن عروس بر پدر شوهرچیست؟

سوال080:

فلسفه محرم بودن عروس بر پدر شوهر چیست؟ 

 پاسخ

:

باسلام


در پاسخ به این سوال به مطالب زیر توجه نمایید


الف) البته در محرمیت پدر شوهر به عروس شکی نیست ولی این محرمیت به آن معنا نیست که عروس در مقابل پدر شوهر آنگونه آزاد باشد که در مقابل شوهر آزاد هست و لذا لازم است عروس در مقابل پدر شوهر با پوشش وزین و موقر قرار گیرد و از کشف حجاب کامل خودداری کند. قران کریم درسوره نور(۲۴)آیه ۳۱، محارم را بیان می نماید: « و به زنان مؤمن بگو: چشمهایشان را فرو اندازند و دامنهایشان را حفظ کنند و زینتهاشان را جز آنچه ظاهر است، در دید دیگران آشکار نسازند. سینه و بر و دوش خود را با مقنعه بپوشانند و زینتهاشان را جز برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدر شوهر هاشان یا پسرانشان یا پسر شوهرانشان یا برادرشان یا پسر برادرانشان یا خواهرانشان یا زنانشان (زنان مسلمان) یا کنیزهاشان یا مردانی که از تبعه خانواده و بی رغبت به زن هستند. یا کودکی که هنوز بر عورت و محارم زنان آگاه نیست (آری زینتهاشان را جز برای اینان که نام بردیم) آشکار نسازند و پاهاشان را طوری به زمین نزنند که خلخال و زیورهای پنهانشان معلوم شود. و همگی به درگاه خدا توبه کنید. ای مؤمنین، باشد که رستگار شوید.)



ب) احکام الهی بر اساس مصالح و مفاسدی است که تمام جوانب و ابعاد وجودی انسان و نیازهای بشر را رعایت می نماید. تمام احکام الهی براساس مصالح و مفاسد بشر و در جهت تحقق هدف خلقت بنا نهاده شده است این احکام ومقررات از دو جنبه مادی و معنوی مخلوقات و روابط آنها بایکدیگر پرده برمی دارد. نظام خلقت که در برگیرنده جهان ماده و معنا است نظامی یکپارچه است که براساس قانون علت و معلول بنا نهاده شده است. علوم تجربی با تمام پیشرفت و وسعت روز افزونش در صورتی که به انتهای خود برسد و درصورتی که جای هیچگونه تردید در یافته های آن نباشد تنها می تواند پرده از اسرار مادی و دنیایی تاثیر و تاثرات موجودات مادی بردارد و راهی برای رسیدن به رابطه علی و معلولی در حیطه فراماده و ماوراءطبیعت و روابط معنوی مخلوقات عالم ندارد. این درحالی است که یافته های علوم تجربی نسبت به مجهولات مادی ان آنقدر زیاد است که قابل مقایسه نیست.


بنابراین؛ 


اولا: فلسفه همه احکام و جزئیات آنها به طور تفصیلى روشن نیست و آگاهى از آن دانشى فراتر از تنگناهاى معارف عادى بشرى مى‏طلبد. لیکن بطور اجمالى روشن است که همه احکام الهى تابع مصالح و مفاسد واقعى در متعلق آنهاست. بنابراین در صورتى که فلسفه حکمى را بالخصوص ندانیم بنابر قاعده کلى فوق از آن باید پیروى کرد. زیرا یقین به وجود مصلحتى در آن هست هر چند بر ما ناشناخته باشد.


ثانیا: در جست و جوى فلسفه احکام نباید همیشه به دنبال علوم تجربى رفت و دلیلى مادى و فیزیولوژیک برایش جست و جو نمود. این فرایند که همواره در پى یافتن مصلحت یا مفسده‏اى طبى یا... باشیم برخاسته از نگرشى مادى گرایانه است. در حالى که بسیارى از احکام مصالحى معنوى دارند که در حوزه هیچ یک از علوم بشرى و محاسبات عادى قابل تحقیق نیست و آنها با متد تجربى خود قادر به حکمى نفیا یا اثباتا پیرامون آن نیستند و یا اگر نظرى بدهند بسیار سطحى است و چه بسا مساءله حکمتى برتر و بالاتر داشته باشد.



منبع : اداره پرسمان نهاد رهبری در دانشگاه ها

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.