البته در اذان شیعیان چیزی حذف نشده بلکه در ادامه شهادت به نبوت شهادت به ولایت مطرح شده که مطابق آیات قرآن است، مانند آیه شریفه إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَیُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ» ؛ (مائده(5)،آیه 55 اما در اذان و اقامه اهل سنت عبارت «حی علی خیرالعمل» که جزء اذان بوده به دستور خلیفه دوم حذف شده است. پس اذان آنان ناقص است. در نتیجه شیعیان در ادامه دادن اذان به شهادت به ولایت، چیزی از اذان کم نکرده اند و اظهار آن به رضایت خدا و پیامبر(ص) نزدیک تر است. (توجه کردید که حی علی خیر العمل از اول جزء نماز بوده است ولی اهل سنت آن را در زمان عمر تغییر دادند و به جای آن الصلاه خیر من النوم را گذاشتند).
حضرت آیت الله سیداسماعیل مرعشی در کتاب اهمیت اذان واقامه و سومین شهادت , دو حدیث را از کتاب )السلافه فی امر الخلافه ) که اثر محقق و دانشمند بزرگ اهل سنت شیخ عبدالله مراغی مصری است نقل می کند و از این دو حدیث برمی آید که شهادت سوم(اشهد ان علیا ولی الله) از زمان رسول خدا وجودداشته است:
1- سلمان فارسی در عصر پیامبر در اذان و اقامه بعد از گواهی به یکتایی خدا و رسالت پیامبر(ص ) به ولایت امیرمؤمنان علی (ع ) نیز شهادت می داد. یکی ازاصحاب به محضر رسول خدا(ص ) رسید و عرض کرد: ای رسول خدا, امروز موضوعی را شنیدم که قبلا نشنیده بودم . پیامبر فرمود: آن موضوع چیست ؟ او عرض کرد: سلمان اذان میگفت . شنیدم او بعد از گواهی به یکتایی خدا و رسالت پیامبر (شهادتین ) به ولایت علی (ع ) گواهی داد (این ماجرا بعد از حجه الوداع پس از ماجرای غدیر رخ داد). پیامبر فرمود: سمعتم خیرا; چیز خوبی شنیده اید.
2- نیز در مورد ابوذر غفاری روایت شده , یکی از اصحاب نزد پیامبر(ص ) آمد و عرض کرد: ای رسول خدا، ابوذر در اذان بعد ازشهادت به رسالت پیامبر(ص ) به ولایت علی شهادت می دهد و می گوید: (اشهد ان علیاولی الله ) پیامبر فرمود: کذلک اونسیتم قولی فی غدیر خم من کنت مولاه فعلی مولاه فمن ینکث فانما ینکث علی نفسه ; همین گونه است . مگر سخن مرا در غدیر خم فراموش کرده اید که گفتم هر کس من رهبر او هستم پس علی (ع ) رهبر او است . هر کس پیمان رابشکند قطعا به خودش آسیب رسانده است.
در هر حال علی (ع ) به حکم آیه (انماولیکم الله والرسول ...), (مائده , آیه 55) از اولیاء الهی بر مسلمین است , شهادت دادن بر ولاء علی به حکم آیه , بدون آن که آن را جزئ اذان بدانیم کاری است محبوب . از دیدگاه شیعه , متن اذانی که در عصر رسول خدا(ص ) برای نماز قرائت می شد به اینصورت است : الله اکبر, الله اکبر, الله اکبر, الله اکبر, اشهد ان لا اله الا الله , اشهد ان لا اله الا الله . اشهد ان محمدا رسول الله , اشهد ان محمدا رسول الله . حی علی الصلوه , حی علی الصلوه , حی علی الفلاح , حی علی الفلاح , حی علی خیر العمل , حی علی خیر العمل , الله اکبر, الله اکبر, لا اله الا الله , لا اله الا الله .
نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد, (فقیه , ج 1, ص 188, چهار مجلدی , چاپ آخوندی , چاپپ نجم , وسائل الشیعه , ج 4, ص 644, ح 9.
روایت دیگری هم همین 18 فصل را آورده اند. (اگر کسی یک کلمه کم یا زیاد کند, کار حرامی انجام داده است و هیچگونه تردیدی در این نیست . باید همین گونه که هست , بجا آورده شود, (مستند العروه , ج 2, ص 287). همین فقهای شیعه هیچکدام نگفته اندکه این جمله جزو اذان است بلکه آنچه آوردیم , اذان همان است نه یک کلمه کم دارد ونه یک کلمه زیاد بلکه اضافه شدن ذکر اشهد ان علیا ولی الله تنها مستحب است که خوانده شود.
همچنین ازدیدگاه شیعه , اذان مانند احکام شرعی دیگر, به رسول خدا(ص ) وحی شده است نه اینکه پیامبر خدا با مسلمانان مشورت کند و قرار بگذارند که به فلان شکل انجام شود (که اهل تسنن به این مطلب قائلند) لذا شیعه قائل است که:
به خاطر اینکه وحی است , نمی توان اذان را کم و زیاد کرد. از حضرت امام صادق روایت شده است که فرمود:
وحی بر پیامبرتان نازل می شود و شما گمان می کنید که آن حضرت اذان را ازعبدالله بن زید گرفته است( توجه داشته باشید که اهل سنت قائلند که پیامبر اذان را از عبدالله بن زید یاد گرفته است نه به واسطه وحی !!), (وسائل الشیعه , ج 4, ص 612, ح 3).
ابن ابی عقیل میگوید: امام صادق (ع ) نفرین کرده است کسانی را که می گویند پیامبر اسلام (ص ) اذان را از عبدالله بن زید گرفته است , (همان ). در حدیث امام باقر(ع ) آمده است : وقتیکه رسول خدا(ص ) به معراج رفت , وقت نماز که رسید, جبرئیل اذان و اقامه گفت و رسولخدا(ص ) با فرشتگان نماز خواندند, (همان , ح 1).
حدیث سوم , حدیث هشتم , حدیث هفدهم , و حدیث دهم از باب 19, از ابواب اذان و اقامه در وسائل الشیعه , همه نشان می دهندکه اذان از سوی جبرئیل به حضرت محمد(ص ) تعلیم داده شده است و سخن دیگر وحی است نهیک امر قراردادی .
بر اساس روایاتی که می گوید: (پیامبر اسلام (ص ) در شب معراج اذان را از جبرئیل گرفت ) می توان گفت که تشریع اذان پیش از هجرت بوده است چون معراج قبل از هجرت بود.
ممکن است کسی بپرسد: اصلا چرا این جمله(ذکر اشهد ان علیا ولی الله) مطرح شد؟
در جواب باید گفت : بنی امیه تمام تلاش خود را به کار بردند تا نام و آثار حضرت علی (ع ) محو شود. شیعه برای زنده نگه داشتن نام علی و ولایت آن حضرت در طول تاریخ با همه تلاش , با ذکرجمله ی (اشهد ان علیا ولی الله ) و امثال آن , مانع موفقیت دشمن شده است .
فخررازی سنی، در تفسیر سوره فاتحه , در مسأله فقهی جهر به بسم الله می گوید: علی (ع ), بسم الله الرحمن الرحیم را در نمازها بلند می گفت و بر بلند گفتن تأکید داشت . وقتی که حکومت و دولت به بنی امیه رسید, آنان از بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم ممانعت کردند و در این ممانعت بسیار تأکید داشتند و علت اصلی ممانعت آنها این بود که آنان سعی داشتند آثار علی (ع ) را از بین ببرند. بعد می گوید: دلایل عقلی موافق نظر مااست و عمل حضرت علی هم کمک ما است و هر کس علی را امام دین خود کند, در دین و جانخود به زنجیر ناگسستنی چنگ زده است , (تفسیر کبیر, ج 1, ص 160, چاپ استانبول ).
درآن زمان که امویان حاکم بودند, در برخی از مناطق کشور اسلامی یاران مخلص حضرت علی(ع) را می کشتند, آن حضرت را سب و نفرین می کردند و حتی نمی گذاشتند کسی نام علی را برای بچه های خود انتخاب کند. بر هیچ کس پوشیده نیست که چه بلاهایی از سوی امویان و عباسیان بر آل علی و سادات علوی رسید. شیعه در برابر این فشارها مقاومت کرد و علی(ع) را فراموش نکرد و به این ترتیب علی , یاد علی و مکتب علی زنده ماند.
اما اذان از دیدگاه اهل سنت:
ابو محذوره می گوید: پیامبراسلام این اذان را به من یاد داد: الله اکبر, الله اکبر, اشهد ان لا اله الا الله , اشهد ان لا اله الا الله . اشهد ان محمدا رسول الله , اشهد ان محمدا رسول الله . سپس بر می گردد و می گوید: اشهد ان لا اله الا الله , اشهد ان لا اله الا الله . اشهد ان محمدا رسول الله , اشهد ان محمدا رسول الله . حی علی الصلوه , حی علی الصلوه , حی علی الفلاح , حی علی الفلاح , الله اکبر, الله اکبر, لا اله الا الله( صحیح مسلم , ج 1, ص 287, باب صفه الاذان , ح 6, بیروت , چاپ اول ).
درباره جمله های اذان می گویند: عبدالله بن زید, نزد پیامبر آمد و گفت : خوابی دیده ام . سپس خوابش را برای پیامبر نقل کرد و پیامبر هم فرمود: خواب درست دیده ای , آنچه راکه به تو در عالم خواب گفته شده , به بلال تعلیم بده و او اذان بگوید. عمر بن خطاب وقتی مراجعه عبدالله بن زید و صدای اذان بلال را فهمید نزد پیامبر آمد و گفت : ای پیامبر، من هم مانند عبدالله بن زید خواب دیده ام!!! و پیامبر فرمود: پس خدا را شکر و این پایدارتر است , (صحیح ترمذی , ج 1, ص 359, ح 189, با تحقیق و شرح احمد محمدشاکر, 1357 قمری ). بنابراین از دیدگاه اهل سنت , اذان بر پیامبر وحی نشده بلکه پیامبر آن جمله ها را از خواب عبدالله بن زید گرفته است!! . (برای توضیحات بیشتردرباره ی اذان اهل سنت به کتاب الصحیح من سیره النبی الاعظم (ص ) نوشته سیدجعفر مرتضی عاملی لبنانی ، جلد سوم , ص 80, چاپ جامعه مدرسین مراجعه شود).
از آنچه گذشت معلوم شد که اولا: از دیدگاه شیعه اذان در مکه تشریع شده واز دیدگاه اهل سنت در سال اول هجرت و در مدینه .
ثانیا: از دیدگاه قرآن همان گونه که رسول اکرم ولی از سوی خداوند است , حضرت علی (علیه السلام ) نیز ولی است : »انماولیکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوه و یوتون الزکاه و هم راکعون ; تنها سرپرست شما خدا و رسول او و کسانی هستند که ایمان آورده اند. کسانی که نماز رابه پای می دارند و در حال رکوع زکات می دهند«, (مائده , آیه 55) که به تصریح شیعه وسنی بر امام علی (ع ) تطبیق شده است , (ر.ک : تفسیر طبری , ج 6, ص 186; احکامالقرآن (تفسیر جصاص ), ج 2, ص 542; تفسیر بیضاوی , ج 1, ص 345; الدرالمنثور, ج 2, ص 292).
ثالثا: در برخی از روایات آمده است که هر کس »لااله الا الله محمد رسول الله « می گوید: علی امیرالمومنین نیز بگوید, (بحارالانوار, موئسسه الوفائ, ج 81, ص 112, به نقل از احتجاج طبرسی , ص 83). این روایت دلالت بر استحباب شهادت به ولایت پس ازشهادت به توحید و رسالت در همه مواضع دارد چه در اذان باشد چه در غیر اذان . بله , از آنجا که اجزائ اذان و اقامه معین است و شهادت به ولایت در آن نیست , کسی حق ندارد شهادت به ولایت را به عنوان جزئ اذان و اقامه بگوید ولی اگر بدون قصد جزئیت بگوید, نه تنها حرام و بدعت نیست بنابر روایت مذکور, مستحب هم خواهد بود. البته هرمقلدی باید در این مسائله به فتوای مرجع تقلید خود عمل کند.
رابعا: از آنجا که شیعه هرگزجمله ای را که داخل اذان نیست به قصد اذان نمیگوید بدعت گزار نیست و هرگز چیزی را نیز از اذان کم نکرده است . برخلاف برخی از اهل سنت که »حی علی خیرالعمل « را حذف و به جای آن در اذان صبح »الصلاه خیر من النوم « آوردند, (متقی هندی در کنزالعمال , ج 4, ص 266 از طبرانی نقل می کند که بلال در صبح اذان می گفت و حی علی خیرالعمل را میگفت و نیز رجوع شود به : موطا مالک , ج 1, ص 93).