سوال040/چرا عرب و اسلام به ما ایرانی ها ظلم کردند و فرهنگ و تمدن ما را از بین بردند؟

سوال040:

با سلام . چند وقت پیش یک پیام در واتس آپ برای بنده ارسال شد و ذهن مرا بسیار مغشوش کرد و به طوری که کاملاً دچار شک و شبهه شدم و نسبت به قوم عرب و اسلام بدبین شدم . پیام را برایاتان ارسال می کنم و اگر مقدور است ، برای پاسخ به شبهات آن مرا راهنمایی کنید .   

 

پاسخ:

 

 

دوست عزیز لازم است نسبت به هر یک از موضوعات مطرح شده در مطالب مطرح شده به مطالعه بپردازید و واقعیات تاریخی را به دست آورید. ما در اینجا به بعضی از این مطالب می پردازیم و امیدواریم که ذهنیت شما را تا حدی نسبت به حقائق تاریخی روشن نماید. یکى از عواملى که زندگى را تلخ مى کند، جهل به واقعیات است و اگر انسان بتواند این جهل را از بین ببرد بخشى از فشارهاى روانى از بین مى رود. خلاصه حرفهای مطرح شده این است که برخى مى گویند ایران داراى تمدن بود، عرب ها حمله کردند، ایران را گرفتند، تمدن و عظمت را از بین بردند. این افراد از این جهت بسیار ناراحت هستند و همواره نسبت به عرب صدر اسلام، کینه و تنفر دارند. دشمنان اسلام هم تلاش مى کنند تا این تنفر و کینه نسبت به عرب صدر اسلام بیشتر شود تا بلکه نسبت به اسلام بدبین بشوند. ولى حقیقت این است که این افراد به واقعیات تاریخى مربوط به ایران و اسلام توجه نکرده اند وگرنه امکان ندارد که نسبت به عرب مسلمان در صدر اسلام کینه و نفرت داشته باشند، و اگر بنا باشد کینه و تنفر داشته باشیم باید به نیاکان خودمان داشته باشیم و از آنها بپرسیم که چرا شکست خوردید؟ براى روشن شدن این مطلب به چند نکته اشاره مى کنیم: 1 شما که در عصر حاضر زندگى مى کنید، فکر مى کنید که ایران آن روز هم مثل حالا بوده است، در حالیکه باید به خاطر داشته باشید که ایران آن روز، غیر از ایران امروز بود. در ایران آن روز، ساسانیان حکومت مى کردند و مردم از حکومت خود ناراضى بودند وعلت ناراضى شدن مردم هم ظلم و ستمى بود که از ناحیه حکومت به آنان مى رسید. چه ظلمى از این بالاتر که در زمان ساسانیان مردم را طبقه طبقه کرده بودند و همه امکانات در اختیار طبقات بالا بود و طبقات پایین از همه چیز محروم بودند. در زمان ساسانیان فقط طبقات بالا حق داشتند درس بخوانند و باسواد شوند و علم در اختیار حاکمان بود و مردم بى سواد بودند. آیا شما فکر مى کنید مردم را بیسواد نگه داشتن عدالت است؟ اگر مى شنوید که در اهواز دانشگاه جندى شاپور وجود داشت، فکر مى کنید که آن دانشگاه، مانند این دانشگاهها بود؟ اولاً مانند این دانشگاه ها نبود. ثانیاً اصلاً آن دانشگاه، گرچه در ایران بود ولى در اصل به دست رومى ها و مسیحى ها بود و بر آن دانشگاه، روح رومى و مسیحى حاکم بود. براى مطالعه این مطلب به کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران شهید مطهرى (ره) مراجعه بکنید. 2 خسرو پرویز پادشاه ساسانى، نامه پیامبر (ص) را پاره کرد و به حاکم یمن دستور داد که چند نفر بفرستد تا حضرت محمد (ص) را از مدینه به ایران بیاورند. نامه را پاره کردن، نشانه عقب ماندگى است و دستور جلب دادن، نشانه درنده خویى است. چرا مى خواست حضرت محمد (ص) را از مدینه به ایران بیاورد؟ حتماً براى کشتن او، وگرنه لزومى ندارد که با او در افتد. این در حالى بود که قیصر روم نامه پیامبر (ص) را خواند و آن را به علماى مسیحى داد تا درباره اش فکر کنند. اصلاً هیچ پادشاهى مانند خسرو پرویز عمل نکرد، و پسر خسرو پرویز که بر سر کار آمد، به حاکم یمن نوشت با حضرت محمد (ص) کار نداشته باشید با اینکه انسان خوبى نبود و پدر کش به حساب مى آمد. 3 در آن زمان، ایران در حال زوال و نابودى بود و به خاطر همین، مردم ایران در جبهه ها حاضر نشدند و از حکومت خود دفاع نکردند و در زمان جنگ، یزدگرد سوم با خاندانش شهر به شهر فرار مى کرد و ایرانیان کمکش نمى کردند، و مسلمانان با اینکه از نظر نیرو کم بودند ولى نیروهاى ایران را شکست دادند. این شکست خوردن نشان مى دهد که حکومت ساسانیان از بین رفته است. دکتر سید جعفر شهیدى در تاریخ تحلیلى اسلام و دیگر نویسندگان آورده اند که یکى از علل شکست ساسانیان در جنگ، نارضایتى مردم از حکومت خود بود. (1) وقتى که مردم از حاکمان خود ناراضى باشند و کمک نکنند، حکومت شکست مى خورد. عامل این شکست خود این حکومت است نه دیگران. ایران در بامدادی اسلام آورده است که حکومت ساسانیان مانند بدن بی جان حضرت سلیمان (ع) بود که موریانه عصا را خورد و بدن افتاد (2) حکومت ساسانیان در حال افتادن بود و براى همین در جنگ نتوانست دوام بیاورد. شما باید از دست حکومت ساسانى و مردم آن زمان عصبانى بشوید نه از دست مسلمانان مهاجم. اگر ایران آن زمان، کشورى متمدن و داراى تشکیلات منسجم و محبوبیت مردمى بود، شکست نمى خورد. 4 آیت الله مطهرى (ره) در خدمات متقابل اسلام و ایران آورده است که پس از آنکه ایران توسط مسلمانان فتح شد و مردم به تدریج مسلمان شدند، تمدن ایران که در حال زوال بود، از نو زنده شد و به این ترتیب، ایران دوباره زنده شد و حتى بعد از قرن چهارم هجرى، ایران از حکومت عباسى استقلال سیاسى یافت و ایرانیان حاکم بر جهان اسلام شدند و مردم ایران پس از اسلام، تمدن جدیدى بنیاد نهادند و صدها سال ادامه یافت و عقب ماندگى امروزى ربطى به آن زمان ندارد. در بقیه موارد مطرح شده نیز مطالبی بر خلاف حقائق تاریخی مطرح و تلاش شده است تا تصویری منفی از اسلام مطرح شود. در حالی که مانند موارد بالا جریان کاملا برعکس بوده است. 1

 

 

- تاریخ تحلیلى اسلام دکتر سید جعفر شهیدى ص 105 چاپ سال 2 1363- تاریخ ایران بعد از اسلام دکتر عبد الحسین زرینکوب ص 157 چاپ سال 1343 انتشارات امیر کبیر.

 

 

 

پاسخگو : اداره پرسمان نهاد رهبری در دانشگاه ها

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.